ناگفته هائی دربارهء "یاشولی ها"

واژهء یاش اولی در زبان ترکمنی (ویا تورکمنی) به طور تحت اللفظی معنای "مُسِن" می دهد. این واژه که به مرور زمان بخاطر کاربرد آن مترادف با واژهء "آق ساقّال" یا ریش سفید وغالباً به جای آن بکار گرفته شده است دارای سابقه ئی تاریخی در میان ترکمنها می باشد. از دیر باز هنگام بروز اختلافات میان تیره ها وطوایف ترکمن گروهی تحت هردو نام یاش اولی و آق ساقّال جهت حل و فصل اختلافات وبرقراری سازش وصلح، پادر میانی می نمودند. وجود این قشر که از افراد مورد احترام وعقلای قوم تشکیل شده بود به عنوان یک مرجع داوری بی طرف ومقبول اجتماع، رافع بسیاری از تضادها در بین مردم ترکمن بود. به مرور زمان با تخت قاپو شدن ترکمن ها توسط رضاخان و تاسیس واستقرار نهاد های رسمی چون عدلیه وسپس دادگستری هرچند نقش این نهاد سنتی کمرنگ شد اما به کلی از میان مردم رخت برنبست ودر مواردی چون امور حسبیه وازدواج وطلاق ترکمن ها ترجیح دادند به جای حل و فصل مسائلشان توسط مراجع رسمی، این امور را میان خود وبا واسطه قرار دادن یاش اولی ها ویا آق ساقّال ها وبه تعبیر عامه به طور "کدخدامَنِشی"رتق وفتق نمایند.


   با این حال، بایستی اذعان داشت این نهاد مهم علیرغم سابقهء تاریخی اش در سال های اخیرتنها به شکلی صوری در مراسم عروسی وتقسیم ارث ومیراث وامثالهم به موجودیت خود ادامه می داد. تا اینکه درجریان اولین انتخابات شورا ی شهر گنبد عده ئی تحت عنوان یاش اولی سعی نمودند جهت تقویت وحدت کلمهء مردم در مورد دادن رای به گروهی از نامزدها تحت نام" ائتلاف هفت" پادر میانی نمایند و موفق هم شدند. اما بعداً عده ئی از این افراد برخلاف تعهدی که داده بودند یا از کاندیدای بخصوصی در انتخابات مجلس حمایت نمودند یا خود به عنوان نامزد پا به میدان گذاشتند که این مسئله باعث رنجش خاطر بسیاری ازمردم وفعالان انتخاباتی گردید. به این ترتیب جایگاه یاش اولی در بین مردم زیر سئوال رفت وضربهءسنگینی به اعتبار نهاد یاش اولی وارد شد. تا جائیکه در دوره های بعدی انتخابات شوراهای شهر ومجلس به علت بی اعتنائی مردم به این یاش اولی ها ، نتیجهءانتخابات  واگذار گردید. شکستهای پی درپی ناشی از این فضای بی اعتمادی، کُلّ دورهء هشت سالهء ریاست جمهوری احمدی نژاد را در بر می گرفت.

  در این مدت سایهء یاس وناامیدی بر جامعهء اکثریتی ترکمن ها سنگینی می کرد به طوری که میل ورغبت مردم برای شرکت در رای گیری بشدت تحلیل رفته بود. واگر گفته شود هرگونه سخنی در باب تشویق مردم به شرکت در انتخابات با تمسخر مواجه می شد سخنی به گزافه نیست. در چنین جوّی بود که اینجانب سنگ بنای جریان "آغزی بیرلیک گنگشی" را نهادم وبا یاری بسیاری از روشنفکران، شعرا ونویسندگان وسایر افراد پیشرو ودلسوز جامعه ازاقشارمختلف مردم وپیوستن گروه های مختلف فعالین انتخاباتی، این جریان توانست در انتخابات شورای شهرگنبد موفق شود. نام این جریان راشاعر ارزشمندمان عبدالقهار صوفی راد پیشنهاد کرده بودو در جریان همفکری ورایزنی بسیاری اصحاب محترم رسانه مانندآقایان  آنا محمد بیات، امان محمد خوجملی، عبداللطیف ایزدی، عبدالمناف آق ارکاکلی، منصور طبری، عاشورمحمد رئوفی، فرهاد قاضی،داوود آورند، بهروز ایری، حاجی محمدکر، رضا ایری، شاپورقاضی وبیشماری از برادران و خواهران غیور دیگر حضور داشتند که گرچه شایستهء تقدیر وتشکر اند اما شاید راضی به ذکر نامشان در این نوشته نباشند. به هر ترتیب جهت ایجاد وحدت کلمه بین قاطبهء مردم، نظر مساعد نمایندگان وکاندیداهای ادواری مجلس و فعالان انتخاباتی مورد احترام مردم هم جلب گردید. هرچند اینجانب بعلت اشتغال به تحصیل دورهء دکترا نتوانستم به طور منظم در جلسات انتخاباتی حضور داشته باشم لیکن درهمان تعداد جلساتی هم که حضور داشتم نه به عنوان آغازگر این امر خیر بلکه یک شهروند عادی حاضر بودم و تا امروز هم این موضوع را در هیچ جا مطرح نکردم وجزتعدادی انگشت شمار ازدوستان، اکثر مردم از این موضوع آگاه نبوده ونیستند. اشخاصی که به عنوان یاش اولی معرفی شدند با توصیهء دوستان وتائید اینجانب انجام شد که متاسفانه بعدا خود همان دوستانی که این افراد را به عنوان یاش اولی معرفی کرده بودند توسط برخی ازهمان یاش اولی ها به حاشیه رانده شدند. اما نهایتا کل جریان به خیر وخوشی پایان پذیرفت، معهذا ازآنجا که اینجانب در احیاء واعادهء اعتبار این یاش اولی ها نقش داشتم خود را مسئول تبعات ایفای این نقش دانسته با توجه به بالا گرفتن قضیهء انتقاد از عملکرد بعدی ایشان از طرف برخی منقدین محترم رسانه ئی، خود را ملزم به ارائهء این توضیحات به افکار عمومی می بینم.

البته بایستی زیر این موضوع مهم خط کشید که "آغزی بیرلیک گنگشی" صرفا یک جمع انتخاباتی متشکل از یاش اولی ها نبود، بلکه سنتزی از ترکیب روشنفکران ، یاش اولی ها، نمایندگان وکاندیداهای ادواری مجلس، فعالین شناخته شدهء انتخاباتی  ذی نفوذ  بود اما همهء اینها برحسب یک اشتباه رایج به حساب یاش اولی ها نوشته شده ومی شود. به عبارت دیگر آنچه باعث موفقیت در انتخابات شورای شهر گردید حرکتی به نام "آغزی بیرلیک گنگشی" بود نه یاش اولی ها.  آنچه بنام یاش اولی ها از آن یاد می شود تنها بخش کوچکی از حرکت آغزی بیرلیک بود. در جریان تعیین یاش اولی ها اینجانب با برخی اساتید محترم دانشگاه نیز جهت حضورشان درجمع یاش اولی ها صحبت واز آنها دعوت کردم لیکن ایشان ضمن اینکه اینجانب را مورد لطف قرار می دادند عدم اعتماد خود به برخی از افرادی که درجمع یاش اولی ها حضور داشتند را ابراز داشته، به همین دلیل از حضور در این جمع عذر خواستند. با این همه اینجانب ایجاد وحدت را در گرو پرهیز از سوء ظن به یکدیگر دانسته معتقد به اعطای فرصتی دیگر به این یاش اولی ها بودم. هرچند می دانستم آن اساتید محترم بیراه نمی گفتند.

توجه همهء دوستان دست به قلم (که نقد کردن حق طبیعی شان است و می دانم از سر دلسوزی انتقاد میکنند) را به این نکته جلب می کنم که ایجاد وحدت بین مردم وفعالیت اجتماعی در این جهت کار ساده ئی نیست ونیاز به سعهء صدر وتحمل مرارت ومشقت فراوان دارد. آنها که شرایط روحی جامعه وتشتت آراء مردم در آخرین انتخابات شوراها را از نزدیک می دیدند بهتر از اینجانب میدانند چه کار شاقّی به انجام رسید. بارها آنچه رشته شده بود چه بسا با ندانم کاری برخی از همین یاش اولی ها نزدیک بود پنبه شود. اینجانب ودوستانم هزینه های سنگینی برای فعالیت انتخاباتی خود پرداختیم. فعالیت ما یک فعالیت اجتماعی در چارچوب قوانین مملکت بوده وهست. اما برخی افراد تنگ نظر وکم سواد که درجلسات حضور دارند وقبل از اینکه شما به منزلتان رسیده باشید گزارشات مغرضانه یا کژاندیشانه ئی از شما را به برخی مراجع ذیربط ارسال میکنند باعث ایجاد دردسر برای شما می شوند.


بعد از موفقیت مردم در تعیین نمایندگانشان در شورای شهر وانتخاب شهردار وقتی طبق معمول برای تعطیلات به مملکت رفتم بخاطر همین گزارشات بی اساس که در آن از بنده به عنوان یک ناسیونالیست تندرو که با تعیین شهردار غیر ترکمن مخالفت میکند یاد شده بود، پاسپورتم را در فرودگاه  از من گرفتند ودوماه طول کشید تا توانستم مسئولین محترم مرجع مربوطه را قانع کنم فعالیت اینجانب درچارچوب موازین قانونی وحقوق شهروندی وباحسن نیت همراه بوده وگزارشات مزبور صحت نداشته است. با این همه همین شهرداری که من بخاطر انتخابش هزینه پرداخته ام وقتی دوبار برای ملاقاتش رفتم  از ملاقات با اینجانب امتناع نموده وحتی تماسی تلفنی با من نگرفت، با این وجود هیچ گاه سخنی علیه ایشان بر زبان نراندم زیرا اینجا مسئله منافع مردم شهر است نه حب و بغض شخصی من، همچنانکه علیرغم نارضایتی جدی از عملکرد ضعیف بعضی اعضای محترم شورای شهر ورفتار دوراز شأن برخی از یاش اولی های گرامی نیز تاکنون ازگله وشکایت خودداری نموده ام. البته این موضوع بدان معنا نیست که باید نسبت به عملکرد ایشان بی تفاوت باشیم. من هم مثل تک تک افرادی که در انتخاب ایشان نقشی داشته اند وظیفه دارم به نقد عملکرد این عزیزان بپردازم، لیکن در زمانی مناسب که البته فرا خواهد رسید. اما در این میان بایستی منفعت، وضعیت وذهنیت جامعه را هم از نظر دورنداشت زیرا بعضی وقت ها انسان مجبور می شود بخاطر منافع عمومی، مدتی دندان روی جگر بگذارد وحتی خون جگر بخورد. همان کاری که دو سال است من می کنم.


۲ نظر:

ناشناس گفت...

سلام آقای دکتر آرمادا، نظر شما راجع به یاشولی ها در آق قلا چیست آیا به آنها راهنمائی می کنید؟

دکتر سیدی گفت...

دوست گرامی چناب ناشناس
قبل از هرچیز از شما بابت احساس مسئولیت و درج نظرتان سپاسگزارم. ثانیا چنانچه با اسامی حدالممکن واقعی تان درج نظر فرمائید بسیار مقبول تر خواهد بود. درمورد جریانات آغزی بیرلیک یا به قول رایج یاش اولی ها در هرکجای سرزمینمان چنانچه خدمتی از حقیر بر آید مانند هر شهروند مدنی دیگر در حد بضاعت ناچیز خود آمادهء خدمتگزاری هستم. دکتر سیدی